جدول جو
جدول جو

معنی ناخوش کردن - جستجوی لغت در جدول جو

ناخوش کردن
(صَ / صِ قَ کَ دَ)
ناگوار ساختن. تباه کردن:
بکوشد ز بهر درم پنج و شش
که ناخوش کند بر دلش روز خوش.
فردوسی.
مگر سیستان را پر آتش کنیم
بر ایشان شب و روز ناخوش کنیم.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
ناخوش کردن
تباه کردن ناگوارساختن: بکوشد زبهر درم پنج و شش که ناخوش کند بر دلش روز خوش. (شا) مقابل خوش کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جا خوش کردن
تصویر جا خوش کردن
جایی را پسندیدن و در آنجا اقامت کردن، کنایه از بسیار ماندن در جایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
قطع کردن جریان برق در وسایل برقی، ساکت کردن، از سخن بازداشتن، از آواز یا گفتار بازداشتن، برای مثال کسی سیرت آدمی گوش کرد / که اول سگ نفس خاموش کرد (سعدی۱ - ۱۴۵)، فرونشاندن آتش یا چراغ
فرهنگ فارسی عمید
(غَ / غِ شُ دَ)
بد کردن. خطا کردن:
به امید بیشی نداد و نخورد
خردمند داند که ناخوب کرد.
سعدی.
دگر روز خادم گرفتش به راه
که ناخوب کردی به رای تباه.
سعدی
لغت نامه دهخدا
کاربدکردن خطاکردن: بامید بیشی نداد و نخورد خردمند دانه که ناخوب کرد. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
بردن قابله انگشت خود را در دهن کودک نوزاد و کام او را برداشتن، انقیاد کردن اطاعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخوش شمردن
تصویر ناخوش شمردن
نپسندیدن اکراه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخوش آمدن
تصویر ناخوش آمدن
خوش نیامدن ناپسند آمدن: (خداوند باشد که باخاصگان خوش گوید و ایشان را از آن ناخوش آید)، نامطبوع بودن دلپسند نبودن: (پس تشدیدباحرف راء ناخوش نیاید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخنک کردن
تصویر ناخنک کردن
خاراندن: (پشتم راقدری ناخنک کن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسور کردن
تصویر ناسور کردن
خراشیدن زخم پیش از پخته شدن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانخورش کردن
تصویر نانخورش کردن
خوردنیی راخورش نان ساختن قاتق نان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جا خوش کردن
تصویر جا خوش کردن
((خُ کَ دَ))
در جایی به خوشی اقامت کردن، کنایه از بسیار ماندن در جایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
Mute, Douse, Extinguish, Quell, Quench
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
Annihilate, Obliterate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
anéantir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
éteindre, mettre en sourdine, étouffer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
doven, blussen, dempenen, onderdrukken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
annientare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
vernietigen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
apagar, extinguir, silenciar, sofocar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
spegnere, disattivare l'audio, soffocare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
vernichten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
apagar, extinguir, silenciar, sufocar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
aniquilar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
熄灭 , 静音 , 镇压
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
знищувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
gasić, wyciszyć, stłumić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
уничтожать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
гасити , вимкнути звук , придушити , погасити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
zniszczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
löschen, stummschalten, unterdrücken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خاموش کردن
تصویر خاموش کردن
тушить , гасить , выключить звук , подавлять , потушить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
aniquilar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نابود کردن
تصویر نابود کردن
नष्ट करना , नष्ट करना
دیکشنری فارسی به هندی